۰۴ خرداد ۱۳۸۸

مردی
کنار رودخانه ایستاده
شاید
می خواهد آب های رودخانه را جا بجا کند

انتهای رودخانه
کلاهی افتاده
روی سنگ

۴ نظر:

ماری.......... گفت...

شاید ................ کسی نمی داند..... باید به پچ پچ سنگها گوش سپرد........

اكبر جمشيدي گفت...

باز از اون شعرايي گفتي كه من كلي باهاشون حال مي كنم!
ايستاده شايد؟ شايد مي خواهد؟

اكبر جمشيدي گفت...

پسر اين عكس روزت حرف نداره! كلي نيگاش كردم و حال كردم و بهت افرين گفتم واسه گذاشتن همچين چيزي!

ماری.... گفت...

در مورد این عکس..... فقط سکوت می کنم..... تو... بهتر از هر کسی می فهمی معنیش چیه...